معنی از ظروف آزمایشگاهى
حل جدول
ارلن مایر
لغت نامه دهخدا
ظروف. [ظُ] (ع اِ) ج ِ ظَرف: و چندان نثارها و هدیه ها و ظروف و ستور آورده بودند که از حد و اندازه بگذشت. (تاریخ بیهقی).|| (ص، اِ) ج ِ ظریف. رجوع به ظریف شود.
ظروف مرتبطه
ظروف مرتبطه. [ظُ ف ِ م ُ ت َ ب ِ طَ / طِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) ظروفی که از قسمت تحتانی به توسط مجرائی به یکدیگر متصل باشند به نحوی که چون در یکی مایعی ریزند به دیگر ظروف درآید و با وجود اختلاف شکل آنان در همگی به یک سطح قرار گیرد.
فرهنگ عمید
ظرف
* ظروف مرتبطه: (فیزیک) ظروفی که توسط مجرایی به همدیگر متصل باشند بهطوریکه هرگاه در یکی از آنها مایعی بریزند به ظرفهای دیگر هم داخل شود و در همۀ آنها به یک سطح افقی قرار گیرد،
ظریف
فرهنگ معین
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
جمع ظرف
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1579